رشد معنوی فرایند بیداری و هوشیاری درونی است. یعنی صعود و بالا رفتن هوشیاری فراتر از وجود عادی و بیداری درمقابل حقایق جهان. یعنی فراتر از ذهن و نفس خود رفتن و درک اینکه واقعاً چه هستید. رشد معنوی فرایند دور ریختن باورها و تصورات نادرست و غیرواقعی است و در این فرایند ما آگاهی و هوشیاری بیشتری نسبت به وجود درونیمان پیدا می کنیم.رشد معنوی نه فقط برای کسانی که به دنبال روشنگری معنوی هستند و انتخاب میکنند که در محیطهایی دور از اجتماع و تنها زندگی کنند، بلکه برای همه افراد اهمیت زیادی دارد. رشد معنوی می تواند پایه و مبنای زندگی بهتر و هماهنگ تر برای همه باشد، زندگی که فارغ از هرگونه فشار و دغدغه، ترس و اضطراب باشد. با کشف وجود واقعی خود، ما رویکری متفاوت نسبت به زندگی پیدا خواهیم کرد. یاد می گیریم که اجازه دهیم موقعیت های خارجی روی وجود درونی و اعتقادات ما تاثیر بگذارد و قدرت و نیروی درونی در ما ایجاد می شودکه ابزارهایی بسیار مفید و موثر هستند. رشد معنوی راهی برای فرار از مسئولیت، غیرعادی رفتار کردن و تبدیل شدن به فردی غیرفعال نیست. بلکه متدی برای رشد، قوی تر، شادتر و مسئولیت پذیرتر شدن است. شما می توانید راه رشد معنوی را بپیمایید و در عین حال مثل افراد عادی جامعه زندگی کنید. لازم نیست به دوردست بروید و تنها به زندگی خود ادامه دهید. می توانید خانواده تشکیل دهید، کار کنید، و برای خود تجارتی را بچرخانید، و در عین حال در فعالیت هایی که به توسعه و رشد درونی می انجامد شرکت کنید. یک زندگی متعادل مستلزم این است که نه تنها نیازهای جسمی، احساسی و ذهنی خود را برآورده کنیم، بلکه احتیاجات روحی خود را نیز در نظر داشته باشیم و این هدف رشد معنوی است.
توصیه استاد وبنیانگزار کانگ فو به همراهان چنین است از همین الان که وارد فنون کانگ فو میشوید توصیه میکنم که هیچ وقت در چنگال خشم گرفتار نشویدوهمچنان انچه را گفتم بیاد داشته باشید وراه مقابله با خشم را چنین بیان کرده اند:
1. پرورش بدن وتقویت مزاج
2. اجتناب از مجازات
3. عادت دادن خود به تامل و تفکر
4. پرورش وتقویت اراده
5. استمداد از حس غرور وعزت نفس
6. جلب توجه خود به موضوعی تازه
7. شستن دستو صورت با آب سرد
ودر بخشی از سوگند کانگ فو میخوانیم:
می کوشم تا همچون فرهنگ درخشان دیرینه خود روان مردم گیتی را به نیروی راستی ومنش پاک توانا سازم تا آشتی پدید آورم .
پس کانگ فو قدرت آشتی وصلح بین انسانهاست.
به نام خدا
زندگی نامه ی پروفسور ابراهیم میرزایی
ابراهیم میرزایی متولد 1318 است که پدرش اهل رشت و مادرش اهل گرگان بوده است . و در سال 1337 دبیرستان نظام را در سن 18 سالگی به اتمام رسانده است . در سال 1340 تا 1344 دانشکده افسری را در نیروی مخصوص کماندویی به اتمام رسانیده است . در این دوره وی به عنوان واحد ورزش کاراته را تا پایان کمربند سبز در کاراته گذرانده است . وی از سال 1344 تا سال 1349 تقریباً 9 دوره ی خارجی دیده است . در عرض این پنج سال آموزش نیروهای مخصوص را در کشورهای امریکا ، انگلیس ، فرانسه ، ژاپن ، کره ، لبنان و اسراییل غاصب و آخرین آن در تایوان و مرکزکونگ فو کاراتو لیانگ فو گذرانده است . وی پس از آموزش رزمی و فنون نبرد تن به تن کاراته گوجوریو و تکواندو که در آن زمان فقط برای نیروهای مخصوص نظامی مجاز بود را به اتمام رسانده و در سال 1347 دان 7 افتخاری کاراته را از ژاپن کسب و در سال 1348 مشکی دان 4 تکواندو را دریافت می کند . در صحت و سقم شروع فعالیت کاراته و تکواندو وی که زیر نظر چه استادی کار نموده است اطلاعات دقیق و روشنی در دست نیست ولی این دوره ها را مربیان انگلیسی ، ژاپنی ، کره ای و امریکایی در دانشکده نظام آموزش می دادند و آنچی مسلم است وی تا سال 1351 که به تنظیم کتاب کاراته ذن کاراته پرداخته است در کاراته گوجوریو دان 7 را داشته و آنرا تحت نظر خود در یگان رزم تن به تن نیروی زمینی آموزش می داده است و در همان کتاب از کن فو و بعضاً از کن فوکاراتو نام برده است . فعالیت کونگ فو توآ ابتدا در تیپ نوحد در اواخر سال 1351 به صورت کن فو کاراتو و دوره های رنجر ، جنگ تن به تن و زنده ماندن در شرایط سخت انجام می شد و چون میرزایی فرمانده این یگان بود با بدترین شرایط سعی می کرد نیروهای مخصوص را آموزش بدهد . میرزایی آموزش دوره مخصوص خودش را زیر نظر انگلیسیها و دوره موانع و سقوط آزاد را زیر نظر مربیان امریکایی گذرانده بود . بعداً به عنوان اصلی ترین مرد این دوره ها فرماندهی یگان را به عهده گرفت . وی مردی سریع ، پر جنب و جوش و محکم بود . در بعضی از کلاسهای آموزشی نیز از شلاق استفاده می کرد .